افسردگی میانسالی و نحوه درمان آن چگونه است؟
افسردگی شایع ترین علت رنج عاطفی در طول زندگی است و بطور قابل توجهی کیفیت زندگی را به ویژه در افراد مسن کاهش می دهد. افسردگی یک مشکل رایج در افراد میان سال است. اما افسردگی بالینی بخشی طبیعی از نشانگان میانسالی نیست و بروز آن به موقعیت فردی و اجتماعی و شرایط زندگی وابسته است. دلایل بسیاری در بروز افسردگی در سنین مختلف وجود دارد، با این حال دلیل اصلی افسردگی در افراد مسن عبارتند از:
- سلامت جسمانی ضعیف
- انزوای اجتماعی
- از دست دادن و سوگ
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین و رایگان افسردگی بک
برخی از مردان در اواخر دهه 40 تا اوایل 50 سالگی دچار:
- افسردگی
- از دست دادن میل جنسی
- اختلال نعوظ
- و سایر علائم فیزیکی و عاطفی می شوند.
سایر علائم رایج در افراد میان سال عبارتند از:
- نوسانات خلقی
- تحریک پذیری
- اضطراب اجتماعی
احساس غم و اندوه و نوسانات خلقی طبیعی است. افراد میا سال بیشتر احتمال دارد از افسردگی ساب سندرمی رنج ببرند. این نوع افسردگی همیشه معیارهای کامل افسردگی اساسی را ندارد. اگرچه افسردگی بخش طبیعی پیری نیست، اما سالمندان ممکن است دارای شرایط روانپزشکی یا پزشکی خاصی مانند بیماری قلبی، سکته مغزی، سرطان یا سایر عوامل استرس زا باشند که ممکن است در افسردگی نقش داشته باشد.
به عنوان مثال، ممکن است مشکلاتی در رابطه با دوستان، سلامت جسمی، همسر، درآمد و کار داشته باشند.
تشخیص افسردگی در دوران میانسالی
تشخیص افسردگی در دوران میانسالی کمی دشوار است زیرا علائمی مشابه بیماران دمانس آلزایمر و دلیریوم دارند و در بسیاری از موارد به درستی تشخیص داده نمی شود. یکی از مسائلی که در این دوران مورد توجه قرار میگیرد تفاوت های فردی بین زنان و مردان در شروع میانسالی است. مردان در اوایل دهه 40 تا 50 سالگی دچار نوسانات خلقی و روحی می شوند و در زنان این تغییرات بعلت اختلالات هورمونی و یائسگی از دهه 50 و 60 آغاز میشود.
یکی از اختلالات وابسته به افسردگی سالمندی سندرم لانه (آشیانه) خالی empty nest است.
Empty nest syndrome refers to the distress and other complicated emotions that parents often experience when their children leave home.
Of course, people want their children to grow up and lead independent lives. However, the experience of letting go is often bittersweet or emotionally challenging. Parents may feel lonely, sad, and have some degree of grief when their children leave the nest, whether it’s to live on their own, start a college career, or pursue their own relationships. Women normally suffer more than men do, and feelings of sadness may be more pronounced among stay-at-home parents whose lives were organized around meeting the everyday needs of their children.
سندرم آشیانه خالی به احساسات پیچیده و ناراحتیهایی اشاره دارد که والدین پس از ترک فرزندانشان از خانه تجربه میکنند. اگرچه بسیاری از والدین با افتخار شاهد رشد و استقلال فرزندانشان هستند، اما لحظهای که آنها آشیانه را ترک میکنند، میتواند تلخ و از نظر احساسی بسیار چالشبرانگیز باشد. این تجربه، اغلب با احساساتی همچون تنهایی، غمگینی و حتی اندوه عمیق همراه است، به ویژه وقتی که فرزندان به دنبال زندگی مستقل، آغاز حرفهای دانشگاهی، یا ایجاد روابط جدید خود میروند.
این احساسات معمولاً در میان والدینی که زندگیشان حول مراقبت و برآورده کردن نیازهای روزمره فرزندانشان متمرکز بوده، برجستهتر است. زنان نیز بیشتر از مردان در معرض این سندرم قرار دارند و ممکن است احساسات غم و اندوه عمیقتری را تجربه کنند. این احساسات ناشی از تغییر ناگهانی در نقش والدین و خلأیی است که پس از خروج فرزندان به وجود میآید.
برای مقابله با سندرم آشیانه خالی، والدین میتوانند روی توسعه روابط جدید، دنبال کردن علایق شخصی، و تمرکز بر رشد فردی تمرکز کنند. ایجاد ارتباط منظم با فرزندان، حتی از راه دور و همچنین یافتن فعالیتهای جدید و معنادار میتواند به کاهش این احساسات کمک کند. در نهایت، سندرم آشیانه خالی یک دوره گذرا است که با گذشت زمان و با یافتن تعادل جدید در زندگی، به تدریج کاهش مییابد و والدین میتوانند به مسیرهای تازهای در زندگی خود بپردازند.
سندرم آشیانه خالی چیست؟
سندرم آشیانه خالی به عنوان ناراحتی و افسردگی والدین مسن زمانی که فرزندشان استقلال کامل به دست می آورد و خانه را ترک می کنند تعریف می شود. این احساسات در فصل تعطیلات، جایی که برخی از والدین سالخورده آرزو دارند لحظاتی را با فرزندان خود زنده کنند یا به سنت های خانوادگی احترام بگذارند، برجسته تر می شوند. این سندرم با احساس غم و اندوه، اضطراب و از دست دادن همراه است. کارهایی که می توانید انجام دهید تا به فرد میانسال کمک کنید تا ارتباط و مشارکت در زندگی خود را دوباره برقرار کند و کارهای روزمره زندگی را لذت بخش تر کند:
- خونسرد بمانید: طبیعی است که نگران سلامت روان افراد میان سال خانواده خود باشید، اما مهم است که تمام تلاش خود را بکنید تا هنگام تعامل با او خونسرد، آرام و خونسرد بمانید. بیش از حد مضطرب، عصبانی یا بی حوصله وضعیت را برای آنها بدتر می کند و حتی ممکن است باعث شود که مانعی برای آنها ایجاد کنند. درعوض، آنها را تشویق کنید تا با گفتگوی دلسوزانه در مورد آنچه که آنها را آزار می دهد، صحبت کنند.
- یک سیستم حمایتی ایجاد کنید: تنهایی عامل اصلی افسردگی در میان بزرگسالان سالخورده است. توجه هرچه بیشترمی تواند برای آنها واقعاً ارزشمند باشد.یک سیستم پشتیبانی از اعضای خانواده و دوستان ایجاد کنید که از شرکت در آنها لذت می برند. به عنوان مثال، می توانید ترتیبی دهید که آنها همراه شما دو بار در هفته بچه ها را به مدرسه ببرند یا می توانید به آنها کمک کنید تا در برنامه های روز اجتماعی شرکت کنند. در حالی که ممکن است انگیزه لازم برای انجام چنین ترتیباتی را نداشته باشند، با کمک شما می توانند با تنهایی مبارزه کنند و با دیگران ارتباط بیشتری برقرار کنند.
- کمک به تهیه غذا: از دست دادن اشتها یکی از علائم شایع افسردگی در بزرگسالان سالخورده است که می تواند منجر به کاهش وزن چشمگیر، تحلیل عضلات، خستگی و بدتر شدن سلامتی شود. به همین دلیل بسیار مهم است که به آنها کمک کنید تا مطمئن شوید که آنها تغذیه مناسبی دارند. با هم، وعده های غذایی ساده و میانوعده های مملو از مواد مغذی و کالری تهیه کنید که می توانند حتی زمانی که تمایل زیادی به خوردن ندارند، مصرف کنند.
چند ایده عبارتند از:
- اسموتی های سالم سرشار از میوه، سبزیجات، ماست و پودر پروتئین.
- سوپ های مغذی مانند نخود و ژامبون خرد شده، نودل مرغ خانگی یا گوجه فرنگی بوداده.
- سالاد تخم مرغ بسته بندی شده با پروتئین که می توان آن را به سرعت و به راحتی ساندویچ کرد.
- کوکی های جو دوسر غنی از فیبر با آجیل، کشمش و دانه های کتان
گزینه های درمانی برای افسردگی میانسالی، زمانی که به دنبال درمان سلامت روان هستید، ایده خوبی است که فرد سالخورده خود را از رویکردها آگاه کنید و آنها را تشویق کنید تا تصمیم بگیرند که کدام گزینه درمانی برای آنها مناسب است. هر کس منحصر به فرد است، بنابراین آنچه برای یک فرد مؤثر بوده ممکن است برای دیگری مؤثر نباشد. به خصوص به این دلیل که هیچ علت واحدی برای افسردگی وجود ندارد.
درمان رایج و موثر برای افراد میانسال مبتلا به افسردگی
- گفتار درمانی: گفتار درمانی با یک درمانگر متخصص در سلامت روان سالمندان می تواند با اجازه دادن به ابراز وجود در یک محیط محرمانه و امن در کاهش علائم افسردگی بسیار موثر باشد. انواع مختلفی از گفتار درمانی وجود دارد، از درمان شناختی رفتاری گرفته تا درمان حمایتی، بنابراین یادگیری در مورد تفاوت های ظریف فردی هر یک ممکن است مفید باشد.
- داروها: نشان داده شده است که داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی حتی در میان بزرگسالان مسن بسیار موثر است. آنها برای متعادل کردن مجدد مواد شیمیایی مغز که بر خلق و خو تأثیر می گذارند، کار می کنند و در نتیجه علائم افسردگی را کاهش می دهند.
- تراپی: برای درمان افسردگی در افراد میانسال، یکی از مؤثرترین راهکارها برای مدیریت و بهبود این شرایط است. در این دوره از زندگی، افراد با تغییرات زیادی مانند بازنشستگی، خروج فرزندان از خانه و تغییرات جسمی مواجه میشوند که ممکن است به احساس افسردگی منجر شود. رواندرمانیشناختی-رفتاری (CBT) بهطور خاص برای درمان افسردگی در این گروه سنی مفید است. این روش به افراد کمک میکند تا الگوهای فکری منفی را شناسایی کرده و آنها را با افکار مثبت و واقعگرایانهتر جایگزین کنند. همچنین، رواندرمانی میانفردی (IPT) میتواند بسیار تاثیر گزار باشد.
درمان دارویی نیز ممکن است برای برخی افراد ضروری باشد، اما باید تحت نظر پزشک متخصص انجام شود. ترکیب درمان دارویی و رواندرمانی، اغلب نتایج بهتری به همراه دارد. در نهایت، فعالیتهای جسمانی و اجتماعی نیز نقش مهمی در کاهش علائم افسردگی دارند. تشویق به مشارکت در ورزشهای سبک، گروههای اجتماعی، و یادگیری مهارتهای جدید میتواند به افراد میانسال کمک کند تا احساس بهتری داشته باشند و از افسردگی فاصله بگیرند.
منبع: britannica.com
مادرمن بعد از فوت پدرم با این مشکل مواجه شد و من واقعا نگرانش هستم خیلی سعی میکنیم کمکش کنیم و برای درمان به مشاوره ببریمش ولی تمایلی نشون نمیده و اغلب تو اتاقشه میشه بفرمایید باید چی کارکنیم که مجاب بشه برای درمان و مشاوره؟
من خواهرم رو از دست دادم ایشون سن زیادی نداشتن و درگیرسرطان شدن من بعد از خواهرم خیلی تنها شدم و کسی رو ندارم که باهاش دردو دل کنم این موضوع من و افسرده و گوشه گیرکرده و تو این سن واقعا ضربه بدی خوردم