تالاموس چیست و چگونه کار می کند؟
تالاموس از بزرگترین ساختارهای مغزی است و در قلب مغز واقع شده است. تالام به معنی اتاق داخلی است که با ساختار تالاموس در ارتباط است. تالاموس یک خوشه از اجسام نورونی است، یعنی یک ساختار از ماده خاکستری، دقیقاً مانند قشر مغز. تالاموس مجموعه ای از ماده خاکستری (نورون ها) است که توسط دو ساختار تخم مرغ شکل در زیر قشر مغز قرار دارند. این ساختارها در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و علاوه بر اینکه دارای یک شکل و اندازه هستند، مانند دو نیمکره مغزی که آنها را پوشانده اند، چیدمان متقارنی را نیز حفظ می کنند. آنها از طریق نوعی پل ارتباطی با یکدیگر برقرار می کنند که اتصال بین تالامیکی نامیده می شود. از لحاظ آناتومیک، تالاموس بخشی از ناحیه ای از مغز به نام دی انسفالون است که شامل هیپوتالاموس، ساب تالاموس و اپی تالاموس می شود.
هسته های تالاموس
هسته های اتصال اختصاصی: این هسته ها اطلاعات حسی را به مناطق خاصی از قشر مغز ارسال می کنند که هر کدام مربوط به اطلاعات خاص مربوطه به نواحی تعیین شده مرتبط است. هسته های اتصال غیر اختصاصی: آنها اطلاعات را به مناطق بسیار گسترده ای از قشر مغز می فرستند، بدون اینکه از نظر تخصصی تبعیض قائل شوند. تالاموس از بسیاری از زیر ساختهای تخصصی تشکیل شده است و شامل سلولهای عصبی و گلیایی هستند. مانند هر قسمت دیگر از مغز، تالاموس فقط در صورت اتصال به مناطق دیگر سیستم عصبی فعالیت می کند و این در نوع نورون های سازنده آن منعکس می شود.
عملکرد سلولهای عصبی در تالاموس
عملکرد این سلول ها به شرح زیر است:
- پردازش داخلی: این سلولهای عصبی اساساً وظیفه پردازش اطلاعاتی را که از سایر قسمتهای سیستم عصبی می رسد در تالاموس پردازش کرده و آنها را به یک سری داده جدید تبدیل می کنند. بنابراین، عملکرد اصلی آن ارسال تکانه های عصبی به سایر سلولهای داخلی در تالاموس است. آنها حدود 25٪ از سلولهای عصبی در تالاموس را تشکیل می دهند.
- نورون های پروجکشن: این سلولهای عصبی وظیفه ارسال اطلاعات از تالاموس، به قشر مغز را دارند. آنها 75٪ از سلولهای عصبی تالاموس هستند.
وظایف تالاموس
- انتقال اطلاعات حسی: دریافت اطلاعات به شکل سیگنال های عصبی، از تمام حواس (چشایی، لامسه، شنوایی، دیدن) به جز بویایی و انتقال آن به مغز.
- هر عملکرد حسی دارای یک هسته تالاموس است که اطلاعات را دریافت، پردازش و به ناحیه مرتبط خود در قشر مغز شما منتقل می کند.
- انتقال اطلاعات (حرکت): مشابه اطلاعات حسی، مسیرهای حرکتی همگی از تالاموس شما عبور می کنند.
- تالاموس کمک می کند تا تصمیم بگیرید که در میان حجم وسیعی از اطلاعاتی که دریافت می کند، روی چه چیزی تمرکز کنید.
- نقش در تفکر (شناخت) و حافظه: تالاموس با ساختارهای سیستم لیمبیک مرتبط است که در پردازش و تنظیم احساسات، تشکیل و ذخیره خاطرات، برانگیختگی جنسی و یادگیری نقش دارد.
- تالاموس ارتباط متقابلی با آمیگدال و قشر پیش پیشانی میانی دارد و بنابراین در ایجاد و تنظیم اضطراب و ترس، در بیدار نگه داشتن و هوشیاری شما نقش دارد.
تالاموس چگونه کار می کند؟
تالاموس با ساختارهای سیستم لیمبیک مرتبط است که در پردازش و تنظیم احساسات، تشکیل و ذخیره خاطرات، برانگیختگی جنسی و یادگیری نقشمهمی دارد. تکانه های حسی (اطلاعات) از طریق رشته های عصبی بدن به تالاموس منتقل می شوند. نواحی تخصصی تالاموس که هسته نامیده می شوند، هر کدام مسئول پردازش تکانه های حسی یا حرکتی مختلف دریافتی از بدن هستند و سپس اطلاعات انتخاب شده را از طریق رشته های عصبی به ناحیه مرتبط قشر مغز برای تفسیر ارسال می کنند.
اختلالات در تالاموس
تالاموس به عنوان یک ایستگاه پردازنده عمل می کند آسیب به این ناحیه می تواند بر بسیاری از عملکردهای مغز تأثیر بگذارد.
اختلالاتی مانند:
- فراموشی
- آفازی
- مشکلات توجه
- اختلال در حرکت
- اختلال در وضعیت بدن
- درد مزمن
- خواب آلودگی
- از دست دادن هوشیاری
- اختلال در پردازش اطلاعات حسی
بی تفاوتی
از آنجایی که تالاموس نقش کلیدی در تنظیم خواب و بیداری ایفا می کند، آسیب به این ناحیه در اختلالات مربوط به هوشیاری دخیل بوده و همچنین منجر به کما می شود. با توجه به اهمیت تالاموس برای ایجاد ریتم های طبیعی تالاموکورتیکال خواب، اختلالات خواب ممکن است در نتیجه آسیب به تالاموس ایجاد شود. نقص زبان به دلیل آسیب تالاموس، معروف به آفازی تالاموس، منجر به مشکلاتی در معناشناسی واژگانی شود. این می تواند باعث پارافازی کلامی شود که یک اختلال گفتاری است که به صورت کلمات درهم ریخته یا گفتار بی معنی نشان داده می شود.
اختلالات تالاموس همچنین می تواند خود را به شکل از دست دادن حس، اختلالات حرکتی، سندرم های درد و اختلالات بینایی نشان دهد. سکته مغزی علت شایع بسیاری از اختلالات تالاموس است. سندرم درد تالاموس زمانی رخ می دهد که اختلالاتی در یکی از مسیرهای تالاموس وجود داشته باشد که بر تعادل دمای محیطی پس از سکته تأثیر می گذارد. این می تواند منجر به درد سوزن سوزن شدن یا سوزش و همچنین ناراحتی و درد ناشی از تغییرات دما شود.
هم چنین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به طور قابل توجهی حجم تالاموس کمتری در مقایسه با افراد بدون اسکیزوفرنی داشتند. کاهش اندازه تالاموس با عملکرد عصبی شدیدتر و نقایص خاص در مهارت های زبانی، حرکتی و اجرایی مرتبط بود. این مسئله نشان می دهد که تفاوت در ساختار تالاموس به طور قابل توجهی با برخی از علائم اسکیزوفرنی مرتبط است. در پارکینسون دوپامین با تقویت مکانیسم های بازدارنده در هسته مخچه تالاموس (هسته میانی شکمی) لرزش در حالت استراحت را کاهش می دهد. این نشان می دهد که گیرنده های دوپامینرژیک تغییر یافته به مدار مخچه-تالامو قشر مغز در لرزش پارکینسون نقش دارد.
تالاموس و دارو
داروهای سوء مصرف (مانند PCP، اکستازی)، و همچنین داروهایی که اغلب برای بیماران بستری در بیمارستان تجویز می شوند (مانند بنزودیازپین ها، اپیوئیدها) می توانند عملکرد تالاموس را به خطر بیندازند و منجر به اضافه بار حسی و برانگیختگی شوند.علاوه بر این، از آنجایی که تالاموس یک اثر تثبیت کننده بر روی قشر مغز اعمال می کند، کافئین عملکرد این ناحیه مغز را سرکوب میکند و ممکن است محل مهمی برای برانگیختگی ناشی از کافئین باشد.
چگونه عملکرد تالاموس را افزایش دهیم؟
راه های طبیعی برای تقویت عملکرد تالاموس:
- مصرف کروم را افزایش دهید. کروم یک ماده معدنی کمیاب است که به مقدار کم برای عملکرد مغز لازم است.
- چربی های سالم بخورید. به اندازه کافی بخوابید و استرس را کاهش دهید. به طور منظم ورزش کنید و الگوی منظم به مغز بدهید. پلی فنل ها، امگا 3 و ویتامین های C، B1 و B12باعث تقویت عملکرد تالاموس و هیپوفیز می شوند.
سیستم لیمبیک چه کارهایی می کند
سیستم لیمبیک یک شبکهٔ عصبی درونی است که در مغز قرار دارد و نقش مهمی در پردازش احساسات، تنظیم خلق و هوا، تجربهٔ پاداش و تشویق، و کنترل رفتارهای مرتبط با احساسات دارد. این سیستم از تعدادی اجزای مختلف تشکیل شده است که با هم تعامل می کنند تا واکنش های هیجانی و احساساتی ما را تنظیم کنند. برخی از اجزای مهم این سیستم عبارتند از:
- هسته اکومبنس (Nucleus Accumbens): نقش مهمی در تجربهٔ پاداش و لذت و دریافت سیگنال های پاداش دارد. این هسته از سیستم پاداش مغزی است و در فرآیندهای مرتبط با اعتیاد نقش دارد.
- هیپوتالاموس (Hypothalamus): مسئول تنظیم خلق و هوا، کنترل فرآیندهای بدنی مانند خواب و بیداری، تنظیم تجربهٔ احساسی و رفتارهای خودکار مانند تغذیه و تنظیم دمای بدن است.
- تالاموس (Thalamus): این قسمت از مغز نقش مهمی در پردازش اطلاعات حسی و ارسال آنها به مناطق مختلف مغز برای پردازش دارد.
- هیپوکامپ (Hippocampus): نقش اصلی این بخش از مغز در تشکیل و حافظه و تجربه های یادگیری و حافظه است.
- آمیگدال (Amygdala): مسئول احساسات مانند ترس، خشم و شادی است و در تشخیص خطر و تنظیم واکنش های هیجانی نقش دارد.
این اجزا همه با هم تعامل می کنند تا ما بتوانیم به درستی واکنش نشان دهیم، احساسات را تجربه کنیم، و تصمیم گیری های متناسب با محیط و شرایط اطراف خود را بگیریم.
فرق تالاموس و هیپوتالاموس
تالاموس و هیپوتالاموس دو قسمت جدا از مغز هستند و هرکدام وظایف متفاوتی دارند:
تالاموس (Thalamus):
تالاموس یکی از قسمت های مهم مغز است که در بخش عمیق مغز واقع شده و از جمله عمده وظایفش انتقال اطلاعات حسی به بخش های مختلف مغز است.
این قسمت از مغز نقش مهمی در پردازش اطلاعات حسی دارد و سهیم در فرآیندهایی نظیر بیداری، توجه و حافظه می باشد. از دیگر موارد مهم می توان به انتقال اطلاعات حسی از حواس پنجگانه به بخش های مختلف مغز و مشارکت در فرآیندهای مختلفی از جمله بیداری، توجه، و حافظه اشاره کرد.
هیپوتالاموس (Hypothalamus):
هیپوتالاموس نیز در بخش دیگری از مغز قرار دارد و وظیفه های متعددی از جمله کنترل عملکرد غده های درونی، تنظیم دما، ساز و کار غذاخوردگی و رفتارهای انسانی را بر عهده دارد. علاوه بر این، هیپوتالاموس در تنظیم فرآیندهای بدنی مانند خواب و بیداری نیز نقش دارد. بنابراین، تفاوت اصلی میان تالاموس و هیپوتالاموس در وظایف و عملکرد هرکدام از این دو قسمت از مغز است.
- کنترل عملکرد غده های درونی و تنظیم فرآیندهای بدنی نظیر دما و غذاخوردگی.
- نقش در تنظیم رفتارهای انسانی و عواطف.
- مشارکت در تنظیم فرآیندهای مهم مانند خواب و بیداری.
از طریق این وظایف، تالاموس و هیپوتالاموس هرکدام در نحوه عملکرد و کنترل برخی از عملیات مغزی و بدنی موثر هستند.
ساب تالاموس
ساب تالاموس یک قسمت از سیستم لیمبیک مغز است که به صورت مستقیم با تالاموس در ارتباط است. این سیستم نقش مهمی در تنظیم و ایجاد احساسات و رفتارهای مرتبط با احساسات دارد. به طور خاص، ساب تالاموس در ایجاد احساساتی مانند ترس، خشم، شادی و احساسات مرتبط با پاداش و تشویق نقش دارد. این قسمت از مغز همچنین در کنترل و تنظیم واکنش های هورمونی و اتونومیک (کنترل ناخودآگاه بدن) نیز دخیل است.
این سیستم به طور گسترده در فرآیندهای انسانی مانند پردازش احساسات، تشخیص خطر، تنظیم تجربه احساسی و واکنش های مرتبط با آنها نقش دارد.
وظیفه اصلی ساب تالاموس در تنظیم احساسات متنوعی از جمله ترس، خشم، شادی و احساسات مرتبط با پاداش و تشویق است. این قسمت از مغز به عنوان یک مرکز ارتباطی بین قشر مغزی (مخچه) و سایر بخش های عمیق مغز مانند تالاموس عمل می کند. این ارتباطات از طریق پیام های نورونی صورت می گیرد که اطلاعات احساساتی را به همراه تجارب واکنش های قابل توجهی که از محیط اطراف به دست آمده اند، ارسال می کنند.
علاوه بر این، ساب تالاموس در کنترل و تنظیم واکنش های هورمونی و اتونومیک (کنترل ناخودآگاه بدن) نیز نقش دارد. این قسمت از مغز در معماری مغزی به طور ویژه درگیر است و توزیع نوروترانسمیترهای مهمی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین را کنترل می کند که اینها تأثیرات مهمی بر روی حالت هیجانی و رفتار انسانی دارند.
هسته اکومبنس
هسته اکومبنس ارتباط مهمی با اعتیاد دارد، زیرا در فرآیندهای پاداش و تشویق دخیل است که نقش کلیدی در اعتیاد ایفا می کند. اعتیاد به مواد مخدر یا مصرف مفرط مواد مخدر اغلب به دنبال افزایش پاداش و لذت وابسته به مواد مخدر است. هسته اکومبنس در پردازش اطلاعات پاداش و تشویق و دریافت سیگنال های احساسی مرتبط با آن نقش دارد. این هسته می تواند باعث تقویت روند اعتیاد شود زیرا وقتی که شخص مواد مخدر مصرف می کند و از آن لذت می برد، هسته اکومبنس به عنوان قسمتی از سیستم پاداش مغزی، واکنش مثبتی را ایجاد می کند که به تقویت و تثبیت رفتار مصرف مواد مخدر کمک می کند.
هسته اکومبنس و اعتیاد به قمار
همچنین، هسته اکومبنس نقش مهمی در تشدید حافظه های مرتبط با تجربیات مرتبط با مصرف مواد دارد، که این نیز می تواند در تثبیت عادت های مصرفی و ایجاد ارتباط میان احساسات مثبت و مصرف مواد مخدر نقش داشته باشد.
به طور کلی، ارتباط هسته اکومبنس با اعتیاد نشان می دهد که این قسمت از مغز در فرآیندهای پاداش و تشویق مشغول بوده و نقش مهمی در تثبیت و تقویت رفتارهای مصرف مواد مخدر دارد.
هسته اکومبنس نقش مهمی در اعتیاد به قمار دارد به دلیل دخیل بودن در فرآیندهای پاداش و تشویق. اعتیاد به قمار به عنوان یک اختلال رفتاری می تواند به دنبال جستجوی حس پاداش و لذت از برنده شدن در بازی های قمار باشد.
هسته اکومبنس در تشخیص و پردازش پاداش ها و تجربیات لذت بخش نقش دارد. وقتی که شخص در قمار برنده می شود، این هسته به عنوان بخشی از سیستم پاداش مغزی، واکنش مثبتی ایجاد می کند. این واکنش مثبت می تواند به تقویت و تثبیت رفتارهای قمارگری کمک کند.
علاوه بر این، هسته اکومبنس در تشدید حافظه های مرتبط با تجربیات قمارگری نیز نقش دارد. زمانی که فرد تجربه های لذت بخشی از قمار را تجربه می کند، این حافظه ها توسط هسته اکومبنس تشدید می شوند که می تواند به تثبیت رفتار قمارگری و افزایش احتمال مصرف مجدد و تکرار آن منجر شود. به طور خلاصه، هسته اکومبنس نقش مهمی در اعتیاد به قمار دارد از طریق تقویت و تثبیت رفتارهای قمارگری از طریق پردازش پاداش و تجربیات لذت بخش مرتبط با آن.
وظایف اصلی آمیگدال چیست
آمیگدال (Amygdala) یک بخش از مغز است که نقش مهمی در پردازش احساسات و واکنش های هیجانی دارد. این قسمت از مغز در تنظیم احساسات مانند ترس، خشم، شادی و ارتباطات اجتماعی مشارکت دارد. بیشتر نقش آمیگدالا در پردازش و تشخیص تهدیدات و واکنش به آنها مشهود است.
- تشخیص خطر و ترس: آمیگدال در تشخیص خطرات و ترس های محیطی نقش دارد. وقتی که مغز مواجه با یک وضعیت تهدیدآمیز می شود، آمیگدالا واکنشات هیجانی و شیمیایی بدن را فعال می کند که منجر به واکنش های احساسی مانند برانگیختگی و استرس می شود.
- حافظه هیجانی: آمیگدال در ایجاد و نگه داری حافظهٔ هیجانی نقش دارد. این به معنی آن است که وقتی که فرد یک تجربه هیجانی مانند ترس یا خشم را تجربه می کند، آمیگدال به ثبت و ذخیره این حافظهٔ هیجانی کمک می کند.
- تنظیم واکنش های هیجانی: آمیگدالا در تنظیم واکنش های هیجانی مانند ترس و خشم نقش دارد. این قسمت از مغز می تواند واکنشات فیزیولوژیکی مانند افزایش ضربان قلب، افزایش تنفس و فعال سازی سیستم عصبی خودکار را فعال کند.
به طور کلی، آمیگدال به عنوان یک مرکز اصلی در پردازش احساسات و واکنش های هیجانی مؤثر است و در تنظیم واکنش های بدن به تهدیدات و محیط اطراف نقش مهمی دارد.
دیانسفال چیست
دیانسفال یک واژه علمی است که معمولاً به عنوان دیانسفالون (Diencephalon) شناخته می شود. دیانسفالون یکی از سه بخش اصلی مغز است که در بخش میانی آن واقع شده و وظیفه های مهمی از جمله انتقال اطلاعات حسی، تنظیم برخی از وظایف غده های درونی، و کنترل برخی عملکردهای بدنی را بر عهده دارد.
وظیفه های اصلی دیانسفالون شامل موارد زیر است:
- انتقال اطلاعات حسی: دیانسفالون نقش مهمی در انتقال اطلاعات حسی از سایر بخش های مغز به قشر مغزی (مخچه) دارد. به عنوان مثال، اطلاعات حسی از حواس های مختلف مانند بینایی، شنوایی، و لامسه از طریق دیانسفالون به قشر مغزی انتقال می یابد.
- تنظیم وظایف غده های درونی: دیانسفالون نقش مهمی در کنترل فعالیت غده های درونی مانند غده هیپوفیز و هیپوتالاموس دارد. این غده ها در تنظیم فرآیندهایی نظیر تولید هورمون ها، تنظیم دما، و کنترل سطوح مواد شیمیایی در بدن مشارکت دارند.
- کنترل برخی عملکردهای بدنی: دیانسفالون نیز در کنترل برخی عملکردهای بدنی مانند خواب و بیداری، تنظیم دما، و تنظیم فرآیندهای تناسلی نقش دارد.
در کل، دیانسفالون به عنوان یک بخش حیاتی از مغز، در تنظیم و کنترل عملکردهای مهم بدنی و نقش های حسی و اندازه گیری غده های درونی مشارکت دارد.
کدام هسته های مغز در دیانسفالاست؟
دیانسفالون یکی از بخش های اصلی مغز است که شامل چندین هسته مهم است. برخی از هسته های مغز که در دیانسفالون واقع شده اند عبارتند از:
- هیپوتالاموس (Hypothalamus): هیپوتالاموس یکی از مهم ترین هسته های دیانسفالون است. این هسته مسئول کنترل عملکرد غده های درونی، تنظیم دما، تنظیم فرآیندهای تناسلی، کنترل خواب و بیداری، و تنظیم رفتارهای انسانی مانند تغذیه و تشنجات احساسی است.
- تالاموس (Thalamus): تالاموس نیز یکی دیگر از هسته های مغزی مهم است که در دیانسفالون قرار دارد. این هسته نقش اصلی در انتقال اطلاعات حسی به بخش های مختلف مغز از جمله قشر مغزی (مخچه) دارد.
- هیپوکامپ (Hippocampus): هیپوکامپ نیز در دیانسفالون واقع شده و نقش مهمی در حافظه و یادگیری دارد. این هسته در تشکیل حافظهٔ کوتاه مدت و تبدیل حافظهٔ کوتاه مدت به حافظهٔ بلندمدت دخیل است.
- هیپوتالاموس دوروس (Dorsal Hypothalamus) و هیپوتالاموس وتروس (Ventral Hypothalamus): این دو هسته دیگری از هیپوتالاموس هستند که نقش مهمی در کنترل و تنظیم رفتارهای خودکار مانند خواب، بیداری، تنظیم دما، و تنظیم فرآیندهای تناسلی دارند.
- هسته اکومبنس (Nucleus Accumbens) نیز در دیانسفال (Diencephalon) واقع شده است. این هسته یکی از اجزای مهم سیستم لیمبیک مغز است که در بخش عمیق دیانسفالون قرار دارد. هسته اکومبنس نقش مهمی در تجربهٔ پاداش و تشویق، تنظیم احساسات و رفتارهای مرتبط با احساسات، و همچنین در فرآیندهای مرتبط با اعتیاد دارد.
منبع: ora.ox.ac.uk