ترس از مرگ یا تاناتوفوبیا و نحوه غلبه بر آن
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، بلکه او باید از شروع نکردن زندگی بترسد؛ مارکوس اورلیوس. در طول قرنها هزاران نویسنده، هنرمند، فیلسوف و رهبران مذهبی گفته اند که ما نباید از مردن بترسیم و در عوض باید تلاش کنیم تا از زمانی که در زمین حضور داریم و زنده هستیم، بهترین استفاده را ببریم. با این حال گاهی حتی ماهرترین انسانها هم نمیتوانند از ترس از مرگ دوری کنند. مرگ بخشی اجتناب ناپذیر از طبیعت ماست و شاید تنها وجه اشتراک ما بدون توجه به نژاد، جنسیت یا مذهب باشد. مرگ بزرگترین عامل ناشناخته است. گاهی فکر مواجهه با مرگ و میر خودمان میتواند ما را کل شب بیدار نگه دارد. اما وقتی ترس از مردن چنان شدید میشود که شروع به تداخل در زندگی روزمره شما میکند و تمام افکارتان را تحت الشعاع قرار میدهد، ممکن است نشانه ای از اضطراب مرگ باشد.
پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین مثبت اندیشی
آیا ترس از مرگ طبیعی است؟
در محدوده خاصی بله، ترس از مرگ کاملاً طبیعی است و اغلب با اعتقادات مذهبی افراد مرتبط است. بعنوان مثال در بسیاری از ادیان مفهوم زندگی پس از مرگ با مجازات گره خورده است، بنابراین بسیاری از مردم می ترسند که عواقب اشتباه خود را متحمل شوند. بر اساس یک مطالعه 20 درصد از مردم از مردن می ترسند و این موضوع تاناتوفوبیا یا همان ترس از مرگ را به یکی از رایج ترین ترس ها تبدیل میکند. تا حدی ترس «عادی» از مرگ میتواند چیز خوبی باشد، زیرا ما را محتاطتر میکند. به ما کمک می کند تجارب معنادار را گرامی بداریم و ارزشهایی که ما را در زندگی راهنمایی میکنند ارزیابی کنیم.
فکر کردن به مرگ و میر خود و این که در هنگام مرگ چه اتفاقی می افتد غیرعادی نیست و اگر فکر آن کمی شما را ناراحت می کند، نباید نگران باشید. مرگ موضوع ساده ای نیست. با این حال، اگر مرگ دائماً در ذهن شماست و اضطراب مرگ بر زندگی روزمره شما تأثیر می گذارد، تا جایی که در آن غرق می شوید و علائم جسمی را پس از آن تجربه می کنید، می تواند نشانه ای باشد که به کمک نیاز دارید.
چرا از مرگ میترسم؟
اگرچه ممکن است نسبتاً ساده به نظر برسد، اما ترس از مرگ در واقع یکی از پیچیده ترین فوبیاها است، زیرا اغلب خود مرگ نیست که ما را می ترساند، بلکه جنبه های خاصی از آن است، برای مثال:
- فکر به این که یک بیماری طولانی و ناتوان کننده باعث مرگ ما شود و در نهایت باعث شود ما جایگاه و اقتدار خود را از دست بدهیم.
- ترس از تنها گذاشتن عزیزانمان.
- ترس از عوامل ناشناخته یا عدم کنترل آنها.
بیشتر اوقات تاناتوفوبیا بعد از دست دادن یکی از عزیزان رخ میدهد؛ زیرا از دست دادن او ما را به یاد مرگ و میر خودمان میاندازد. شما همچنین میتوانید پس از تجربه نزدیک به مرگ، مانند درگیر شدن در تصادف یا زمانی که بطور منظم مرگ را مشاهده میکنید، دچار اضطراب مرگ شوید. در فرهنگ غربی گفتگو درباره مرگ به عنوان یک تابو تلقی میشود و هر چه بیشتر از صحبت در مورد این موضوع دشوار اجتناب کنیم، ناراحت کننده تر میشود. برخی میگویند که جوانان بیش از سالمندان از مرگ میترسند، اما این در واقع به عوامل فرهنگی و مذهبی و میزان حمایت عاطفی بستگی دارد.
اینکه من از مردن میترسم آیا بدان معناست که من افسرده هستم؟
اگرچه اضطراب مرگ می تواند نشانه ای از وجود برخی اختلالات افسردگی باشد، اما این واقعیت که شما گهگاه نگران مرگ هستید، لزوماً به این معنی نیست که شما افسرده هستید یا یک اختلال سلامت روان دارید. با این حال اگر اضطراب مرگ بیش از شش ماه ادامه داشته باشد و تبدیل به تناتوفوبیا شود، بهتر است به دنبال کمک حرفه ای باشید. بخاطر داشته باشید که ترس از مرگ به عنوان یک وضعیت متمایز مشخص نمیشود و اغلب به عنوان علامت یک بیماری دیگر مانند GAD یا اختلال اضطراب فراگیر، OCD یا اختلال وسواس فکری عملی، PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه ظاهر می شود.
علائم اضطراب مرگ چیست؟
ذکر این نکته مهم است که تاناتوفوبیا (ترس از مرگ) با نکروفوبیا (ترس از چیزهای مرتبط با مرگ) یکسان نیست. شما می توانید اضطراب مرگ را با علائم زیر تشخیص دهید:
- نگرانی بیش از حد در مورد مرگ که بیش از شش ماه طول بکشد.
- فکر کردن به مرگ به طور روزانه.
- هر زمان که کسی به مرگ اشاره می کند، یک موج اضطراب را احساس می کنید.
- اجتناب از موقعیت هایی که ممکن است مجبور شوید درباره مرگ و مردن صحبت کنید.
- وقتی به مرگ فکر می کنید احساس بیماری می کنید.
- تجربه کردن حالات وحشت زدگی.
هنگامی که ترس از مرگ شدید می شود و با زندگی روزمره تداخل پیدا می کند، اضطراب مرگ به یک فوبیا تبدیل میشود. بنابراین ممکن است علائمی را تجربه کنید که مخصوص فوبیا هستند، مانند عرق کردن، لرزش، گرفتگی قفسه سینه، ضربان قلب سریع یا گرگرفتگی.
چگونه بر ترس از مرگ غلبه کنیم؟
هنگامی که اضطراب مرگ بخشی از زندگی شما می شود، ممکن است احساس کنید که گیر افتاده اید و تحت فشار قرار گرفته اید. تاناتوفوبیا می تواند شما را از زندگی در زمان حال، جستجوی تجربه جدید و دیدن چیزهای زیبایی که امروز دارید باز دارد. در مقایسه با فرهنگ شرقی، فرهنگ غربی درک تابوتری از مرگ دارد، به این معنی که بسیاری از مردم قبل از اینکه جرات صحبت درباره آنرا به دست بیاورند، برای مدت طولانی با اضطراب مرگ دست و پنجه نرم میکنند. اما لازم نیست اینگونه باشد. زندگی با تاناتوفوبیامی تواند از نظر احساسی خسته کننده باشد، بنابراین اگر اخیراً نگران مرگ شده اید، می توانید برای بهتر شدن گام بردارید.درمان اضطراب مرگ به شما کمک می کند:
- بپذیرید که مرگ یک فرآیند طبیعی است.
- قدردان تجربیات خود باشید و در زمان حال زندگی کنید.
- روی استفاده بهتراز زندگی خود، تمرکز کنید.
- بدون اضطراب به پایان زندگی خود فکر کنید.
درمان تاناتوفوبیا همچنین ممکن است شامل درمان هایی که برای یک اختلال سلامت روان پیچیده تر استفاده می شود، مانند OCD، PTSD یا اضطراب باشد، بنابراین رویکرد دقیق درمان بسته به علت ایجاد مشکل متفاوت است. درمان ترس از مردن، مربوط به پذیرش است، اما پذیرش به این معنا نیست که باید مسئله مرگ و میر را دوست داشته باشید یا اینکه آن را به کلی نادیده بگیرید. بلکه به معنای پذیرش مفهوم مرگ و میر است، بدون اینکه به آن اجازه دهید بر زندگی شما غلبه کند. کمک گرفتن از یک درمانگر حرفه ای، فرصتی برای کشف احساسات پیرامون اضطراب مرگ و نحوه مدیریت بهتر آنها را برای شما فراهم می کند و این راهنمایی حرفه ای می تواند تاثیر فوق العاده ای در کمک به شما برای مقابله با این احساس چالش برانگیزایجاد کند.
منبع: uktherapyguide.com
من بعد از فوت مادرم که تدفین کردن رو از نزدیک دیدم ترس شدیدی از مرگ پیدا کردم اینکه دریکجای تنگ و تاریک تنها باشم یک طرف اینکه برادرو خواهرم و تنها بذارم طرف دیگه فکر میکردم مقطعیه اما الان بعد از 5 سال هنوز با منه و بیشتر هم شده چطورمیتونید بهم کمک کنید؟