تلفن:
22004925 021

درمان سوگ مزمن یا سوگ پیچیده

سوگ مزمن یا سوگ پیچیده نوعی واکنش طولانی و شدید به فقدان است که فراتر از روند طبیعی سوگواری ادامه می‌یابد. در این وضعیت، فرد قادر نیست با واقعیت از دست دادن کنار بیاید و علائم احساسی و روانی شدیدی را تجربه می‌کند که ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول بکشد. اختلال سوگ پیچیده با احساس مداوم اندوه، انکار، خشم یا بی‌حسی همراه است و می‌تواند عملکرد روزمره زندگی فرد را مختل کند. شناخت به‌موقع این اختلال و دریافت کمک حرفه‌ای از روان‌درمانگر، نقش مهمی در بهبود آن دارد.

سوگ مزمن یا سوگ پیچیده چیست؟

سوگ مزمن یا سوگ پیچیده نوعی واکنش روانی شدید و طولانی‌مدت به فقدان است که برخلاف سوگ طبیعی، با گذشت زمان کاهش نمی‌یابد.

در این وضعیت، فرد نمی‌تواند با واقعیت از دست دادن کنار بیاید و دچار احساساتی مانند اندوه عمیق، بی‌معنایی، خشم یا انکار مداوم می‌شود.

این اختلال معمولاً عملکرد فرد را در زندگی روزمره مختل می‌کند و نیاز به مداخله درمانی دارد.

تعریف و تفاوت با سوگ طبیعی

سوگ طبیعی یک روند احساسی سالم و ضروری پس از تجربه فقدان است که به فرد کمک می‌کند با شرایط جدید سازگار شود.

معمولاً با گذر زمان، احساسات آرام می‌گیرند و فرد به تدریج به زندگی عادی بازمی‌گردد. اما در سوگ پیچیده یا مزمن، این روند متوقف می‌شود.

فرد ممکن است ماه‌ ها یا سال‌ها در غم و اندوه باقی بماند و نتواند با واقعیت از دست دادن کنار بیاید.

سوگ مزمن

تفاوت بین سوگ مزمن و سوگ پیچیده

گرچه این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر به‌کار می‌روند، اما از نظر بالینی تفاوت ظریفی دارند.

سوگ مزمن معمولاً به حالتی گفته می‌شود که اندوه شدید برای مدت طولانی‌تری ادامه دارد. در حالی که سوگ پیچیده مفهومی گسترده‌تر است و شامل واکنش‌هایی مانند انکار، خشم افراطی، گناه شدید یا احساس بی‌ارزشی می‌شود.

به‌طور خلاصه، سوگ مزمن یکی از زیرمجموعه‌های اختلال سوگ پیچیده است.

نوع واکنش سوگمدت زمان طبیعیعلائم اصلیتأثیر بر زندگی روزمرهنیاز به درمان تخصصی
سوگ طبیعیچند هفته تا چند ماهغم، دلتنگی، گاهی گریهقابل‌تحمل، زندگی ادامه داردمعمولاً نه
سوگ مزمنبیش از ۱۲ ماهاندوه پایدار، بی‌انگیزگیکاهش کیفیت زندگی، مشکل در عملکردبله
سوگ پیچیدهبیش از ۶ ماه با شدت بالاانکار، خشم، گناه، بی‌معناییناتوانی در ادامه زندگی عادیحتماً نیاز دارد
سوگ تأخیریظاهر نشدن واکنش بلافاصلهسرکوب احساسات، انفجار ناگهانی بعداًمشکل در فهم علت علائمبله
سوگ شدید (حاد)در روزها یا هفته‌های اولخشم، وحشت، آشفتگی شدیدممکن است نیاز به حمایت موقت داشته باشدگاهی اوقات

نشانه‌های اختلال سوگ پیچیده

اختلال سوگ پیچیده با نشانه‌هایی فراتر از اندوه معمول همراه است. فرد ممکن است احساس کند در زمان متوقف شده، در گذشته زندگی می‌کند و نمی‌تواند به زندگی روزمره بازگردد. این علائم ممکن است در جنبه‌های روانی، احساسی، رفتاری و حتی جسمی بروز پیدا کنند و اگر نادیده گرفته شوند، به اختلالات جدی‌تری منجر شوند.

نشانه‌های روانی و عاطفی

  • اندوه عمیق و مداوم که با گذشت زمان کاهش نمی‌یابد
  • احساس پوچی، بی‌معنایی یا بی‌انگیزگی
  • ناتوانی در پذیرش واقعیت فقدان
  • احساس گناه شدید نسبت به مرگ فرد از دست‌رفته
  • خشم، انکار یا نشخوار ذهنی مداوم درباره‌ی اتفاق رخ‌داده
  • حس جدا افتادگی از دیگران یا بی‌ارتباط بودن با زندگی

نشانه‌های رفتاری و جسمی

  • کناره‌گیری اجتماعی یا اجتناب از موقعیت‌های یادآور فرد فوت‌شده
  • بی‌خوابی یا خواب زیاد
  • کاهش یا افزایش شدید اشتها
  • خستگی مفرط و بی‌حالی جسمی
  • گریه‌های کنترل‌نشده یا بی‌حسی احساسی
  • کاهش تمرکز و اختلال در تصمیم‌گیری

سوگ مزمن یا پیچیده

علائم در بلندمدت

  • ناتوانی در بازگشت به فعالیت‌های عادی زندگی پس از چند ماه
  • اشتغال ذهنی دائمی با فرد از دست‌رفته یا شرایط مرگ او
  • احساس اینکه زندگی بدون آن شخص دیگر ارزشی ندارد
  • تمایل به مرگ یا افکار خودکشی
  • تثبیت در گذشته و ناتوانی در برنامه‌ریزی برای آینده

دلایل بروز سوگ مزمن

سوگ مزمن به دلایل مختلفی می‌تواند در برخی افراد ایجاد شود و شدت یابد. این دلایل معمولاً با شرایط فردی، کیفیت رابطه با فرد فوت‌شده و سابقه روانی شخص مرتبط هستند. درک این عوامل کمک می‌کند تا بتوان به‌موقع برای پیشگیری یا درمان اقدام کرد.

روابط عاطفی عمیق و وابستگی شدید

وقتی فرد از دست‌رفته نقش مهمی در زندگی ما داشته، مانند والدین، همسر، فرزند یا شریک عاطفی، فرآیند سوگواری می‌تواند دشوارتر و طولانی‌تر شود.

وابستگی عاطفی شدید باعث می‌شود فرد نتواند جای خالی عزیز از دست‌رفته را بپذیرد و پذیرش واقعیت برایش غیرممکن شود.

مرگ ناگهانی یا تروماتیک

وقتی مرگ به‌شکل ناگهانی یا همراه با حادثه‌ای دردناک رخ دهد مانند:

تصادف، خودکشی یا قتل فرد بازمانده ممکن است دچار شوک روانی شود و فرصت آمادگی ذهنی برای پذیرش از دست دادن فرد عزیز خود را نداشته باشد.

این نوع فقدان ها اغلب روند طبیعی سوگواری را مختل میکند و آن را تبدیل به یک سوگ پیچیده یا سوگ مزمن میکند.

سابقه بیماری‌های روانشناختی یا تجربه‌های قبلی سوگ

افرادی که پیش‌تر دچار اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه‌ی پیچیده (C-PTSD) بوده‌اند، یا در گذشته تجربه‌های سوگ حل‌ نشده داشته‌اند، بیشتر در معرض ابتلا به سوگ مزمن قرار دارند. ذهن آنها توان کمتری برای تطبیق با فقدان‌های جدید دارد و ممکن است مجدداً دچار فروپاشی روانی شوند.

نشانه های سوگ مزمن

عوارض و پیامدهای درمان‌ نکردن سوگ پیچیده یا سوگ مزمن

اگر سوگ مزمن یا سوگ پیچیده بدون درمان رها شود، می‌تواند پیامدهای جدی و بلندمدتی بر سلامت روان، روابط فردی و عملکرد اجتماعی فرد داشته باشد.

بسیاری از افراد تصور می‌کنند گذر زمان کافی‌ست، اما در برخی موارد، بی‌توجهی به این اختلال وضعیت روانی را بدتر می‌کند.

تأثیر بر سلامت روان

سوگ مزمن درمان‌ نشده می‌تواند زمینه‌ساز اختلالات روانشناختی مختلفی از جمله: (افسردگی شدید یا افسردگی عمیق ناشی از سوگ، اضطراب مزمن، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یا (C-PTSD) و حتی افکار خودکشی) شود.

همچنین فرد ممکن است دچار (بی‌خوابی، احساس بی‌ارزشی، پوچی، بی‌معنایی در زندگی و کاهش انگیزه برای ادامه زندگی) شود.

افت عملکرد فردی و اجتماعی

فرد دچار سوگ پیچیده معمولاً توانایی انجام کارهای روزمره، تمرکز بر شغل یا تحصیل، و برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را از دست می‌دهد.

روابط اجتماعی ممکن است آسیب ببیند و فرد به‌تدریج منزوی، بی‌انرژی و گوشه‌گیر شود. این افت عملکرد می‌تواند بر کیفیت زندگی او تأثیر چشمگیری بگذارد.

روش‌های درمان سوگ مزمن یا پیچیده

درمان سوگ مزمن یا پیچیده معمولاً نیاز به رویکردهای تخصصی و گام‌ به‌ گام دارد. بسته به ویژگی‌های فرد، شدت علائم و سابقه روانپزشکی، درمانگر سوگ یا روانشناس سوگ ممکن است از روش‌های مختلفی استفاده کند. در ادامه، مؤثرترین روش‌های رواندرمانی برای این دو اختلال را معرفی می کنیم.

روان‌درمانی تخصصی سوگ

این نوع درمان به‌طور خاص برای پردازش فقدان طراحی شده و به فرد کمک می‌کند تا بتواند احساسات خود را به‌صورت امن بیان کرده، معنای مرگ را درک کند و به‌تدریج با غم و اندوه کنار بیاید. در روان‌درمانی سوگ، درمانگر با تکنیک‌هایی مانند مرور خاطرات، گفت‌وگو درباره فرد فوت‌شده، و مواجهه تدریجی با واقعیت، روند سازگاری را تسهیل می‌کند.

رفتار درمانی دیالکتیکال (DBT)

DBT روشی مؤثر برای افرادی‌ است که در مدیریت هیجانات شدید، تحمل رنج روانی یا کنترل خشم مشکل دارند. این روش شامل آموزش مهارت‌هایی مانند تنظیم احساسات، ذهن‌آگاهی، و برقراری روابط سالم است. در زمینه سوگ پیچیده، DBT به کاهش رفتارهای مخرب و افزایش انعطاف‌پذیری هیجانی کمک می‌کند.

درمان حمایتی برای سوگ مزمن

درمان حمایتی رویکردی غیرمستقیم و مبتنی بر همدلی است که تمرکز آن بر ایجاد یک فضای امن، بدون قضاوت و پذیرنده برای صحبت درباره احساسات است. این روش مناسب افرادی‌ است که در مرحله پذیرش فقدان گیر کرده‌اند یا نیاز دارند شنیده شوند. درمانگر در این روش بیشتر نقش همراه و شنونده دارد تا مداخله‌گر.

درمان سوگ مزمن

درمان EFT برای سوگ پیچیده

EFT یا درمان متمرکز بر هیجان، یکی از روش‌های مؤثر در حل تعارض‌های درونی و پردازش احساسات پیچیده در افراد سوگ‌ دیده است. این رویکرد به فرد کمک می‌کند احساسات سرکوب‌ شده یا گیج‌کننده مانند: (گناه، خشم یا درماندگی) را شناسایی کرده و با آنها به‌صورت سالم ارتباط برقرار کند. EFT در تقویت پیوندهای عاطفی سالم و پذیرش فقدان بسیار مؤثر است.

درمان‌های رایج برای اختلال سوگ مزمن یا پیچیده

نوع درمانتوضیح کوتاهمناسب برای چه افرادی؟تعداد جلسات معمولمزایا
درمان حمایتی خاصتمرکز بر همدلی، شنیدن، و همراهی احساسی بدون فشار بر تغییر فوریافرادی که به دنبال رابطه‌ای امن برای تخلیه هیجانی هستند+20 جلسهکاهش احساس تنهایی، ایجاد احساس درک شدن
درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT)آموزش مهارت‌های تنظیم احساسات، پذیرش رنج و افزایش تحمل هیجانیافرادی با واکنش‌های شدید عاطفی یا تمایل به خودآزاری+20 جلسهمدیریت خشم، کنترل هیجان، تقویت مهارت بین‌فردی
درمان سوگ‌محورتمرکز مستقیم بر سوگواری و کمک به پردازش فقدان از طریق گفت‌وگوافرادی که در پذیرش مرگ یا سازگاری با آن مشکل دارند+15 جلسهکمک به پذیرش واقعیت و پردازش فقدان
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)افزایش انعطاف‌پذیری روانی با پذیرش احساسات و تمرکز بر ارزش‌های زندگیافرادی که احساس درجا زدن، بی‌معنایی یا انکار دارند+20 جلسهکمک به معناسازی مجدد و بازگشت به زندگی فعال
درمان متمرکز بر هیجان (EFT)تمرکز بر شناسایی و تنظیم هیجانات پیچیده مانند گناه، خشم یا بی‌قراریافرادی با احساسات متناقض و درگیری عاطفی حل‌نشده+20 جلسهپردازش هیجان‌های سرکوب‌شده، تقویت رابطه با خود

چه زمانی باید به روان‌درمانگر مراجعه کرد؟

تشخیص اینکه سوگ از حالت طبیعی خارج شده و به مرحله‌ای رسیده که نیاز به درمان حرفه‌ای دارد، بسیار مهم است.

برخی علائم اگر بیش از حد طولانی یا شدید باشند، نشان می‌دهند که فرد به تنهایی قادر به عبور از این بحران نیست و کمک تخصصی لازم دارد. مراجعه زودهنگام به روان‌درمانگر می‌تواند از تشدید علائم و آسیب‌های جدی‌تر جلوگیری کند.

علائم هشداردهنده طولانی‌مدت

اگر مدت‌ها پس از فقدان همچنان با علائمی مانند اندوه شدید، احساس گناه مداوم، انکار واقعیت مرگ یا افکار مزاحم درگیر هستید، این‌ها نشانه‌هایی هستند که روند سوگواری به شکل طبیعی پیش نرفته است. ادامه این وضعیت برای ماه‌ها یا سال‌ها می‌تواند به اختلالات روانی مانند افسردگی یا اضطراب مزمن منجر شود.

ناتوانی در ادامه زندگی عادی

وقتی غم از دست دادن آن‌قدر شدید است که نمی‌توانید به کار، تحصیل، روابط اجتماعی یا فعالیت‌های روزمره‌تان ادامه دهید، یا احساس می‌کنید زندگی بدون فرد فوت‌شده دیگر معنا ندارد، باید از یک روان‌درمانگر کمک بگیرید. احساس بی‌انگیزگی، گوشه‌گیری، یا حتی تمایل به پایان دادن زندگی از جمله نشانه‌های هشداردهنده جدی هستند.

جمع‌بندی

سوگ تجربه‌ای انسانی و طبیعی است که هر کسی ممکن است در مقطعی از زندگی آن را تجربه کند. اما زمانی که این اندوه از حالت طبیعی خارج شود و فرد را برای مدت طولانی درگیر کند، تبدیل به سوگ مزمن یا پیچیده می‌شود. در چنین شرایطی، آگاهی، پذیرش و دریافت کمک تخصصی، مسیر بهبود را هموارتر می‌کند.

پذیرفتن سوگ، نه سرکوب آن

مهم‌ترین گام در مواجهه با سوگ، پذیرش واقعیت فقدان و اجازه دادن به خود برای احساس کردن درد است. سرکوب احساسات نه‌تنها روند بهبود را مختل می‌کند، بلکه ممکن است باعث بروز اختلالات روانپزشکی پنهان شود. سوگواری فرآیندی طبیعی و لازم برای بازسازی روان است.

اهمیت کمک حرفه‌ای در روند بهبود

گاهی عبور از سوگ تنها با گذشت زمان ممکن نیست. در چنین شرایطی، کمک گرفتن از روان‌درمانگر نه نشانه ضعف، بلکه نشانه‌ی آگاهی و مسئولیت‌پذیری نسبت به سلامت روان است. درمان حرفه‌ای می‌تواند از باقی‌ماندن فرد در درد، جلوگیری کرده و مسیر زندگی را به سوی معنا، پذیرش و آرامش بازگرداند.

سؤالات متداول درباره درمان سوگ پیچیده و مزمن

۱. از کجا بفهمم سوگ من طبیعی است یا مزمن/ پیچیده؟

اگر بیش از ۶ تا ۱۲ ماه از فقدان گذشته و هنوز دچار اندوه شدید، بی‌انگیزگی، انکار واقعیت یا مشکلات عملکردی هستید، احتمال دارد با سوگ پیچیده یا مزمن رو به‌ رو باشید. بهتر است با روان‌ درمانگر مشورت کنید.

۲. آیا درمان سوگ پیچیده فقط برای افرادی‌ است که عزیزان نزدیک خود را از دست داده‌اند؟

نه لزوماً. هر نوع فقدان معنادار (مانند طلاق، مهاجرت، یا از دست دادن هویت شغلی یا بدنی) می‌تواند سوگ ایجاد کند. اگر این احساسات شدید و طولانی شوند، نیاز به درمان وجود دارد.

۳. درمان سوگ مزمن چقدر طول می‌کشد؟

بسته به شدت علائم و شرایط فرد، درمان ممکن است ۲۰ جلسه یا بیشتر ادامه داشته باشد. در برخی موارد، درمان بلندمدت با ترکیب چند رویکرد مؤثرتر است.

۴. آیا دارو هم در درمان سوگ پیچیده استفاده می‌شود؟

در مواردی که علائم شدید افسردگی یا اضطراب وجود دارد، روانپزشک ممکن است دارو تجویز کند. اما درمان اصلی معمولاً روان‌درمانی‌ست، نه دارودرمانی صرف.

۵. آیا می‌توان به‌تنهایی از سوگ مزمن عبور کرد؟

برخی افراد ممکن است با گذر زمان، حمایت خانواده و خودیاری بهبود یابند. اما در بسیاری موارد، کمک حرفه‌ای تنها راه خروج از چرخه رنج است. بی‌توجهی به علائم، ممکن است باعث تشدید وضعیت روانی شود.

۶. درمان سوگ برای چه سنی مناسب است؟

روان‌درمانی سوگ می‌تواند برای نوجوانان، بزرگسالان و سالمندان مؤثر باشد. روش درمان براساس سن، شخصیت و شرایط زندگی فرد تنظیم می‌شود.

منبع

prolongedgrief.columbia.edu

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آدرس
واتس اپ