روانشناسی اسلامی چیست؟
سلامت روان در فرهنگ اسلامی به دلیل این تصور مدرن که روانشناسی و نگرانی های سلامت روان سازه های غربی هستند، تا پیش از روانشناسی اسلامی موضوعی بحث برانگیز بود. بنابراین برخی از افراد که به مسائل بهداشت روانی اهمیتی نمیدادند با رویکرد روانشناسی اسلامی توجه بیشتری به آن کردند. هر چند درک درست خدا، اسلام و قرآن به تنهایی میتواند رویکردی درمانی برای بسیاری از افراد برای اختلالاتی مانند اضطراب و افسردگی باشد.
جالب است بدانید بسیاری از رویکردها روانشناسی به طور مستقیم یا غیر مستقیم از قرآن الگو گرفتند. یک مثال؛ خداوند در سورة بلد آیه 4 می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ؛ که ما انسان را در رنج آفریدیم» (و زندگی او مملو از رنج ها است). این مفهوم به روان درمانی اگزیستاسیال و رفتاری درمانی همراه با پذیرش و تعهد ACT ارتباط های زیادی دارد. حال این که این دو رویکرد بصورت مستقیم یا غیر مستقیم ار قرآن الگو گرفته اند نیاز به بررسی ها و تحقیقیات بیشتری دارد.
تاریخ فلسفه و روانشناسی اسلامی
در طول تاریخ اسلام، علما و شخصیت های متعددی در توسعه فلسفه و روانشناسی اسلامی مشارکت داشتند. سنت روانشناختی در اسلام، ریشه در یکی از دوره های طلایی اسلامی دارد که در قرون وسطی از قرن هشتم تا پانزدهم رخ داد. علمای اسلام مانند غزالی بیان کردند که بین زندگی معنوی و سلامت روانی ارتباط وجود دارد. کسانی که نمی توانستند سلامت روان خود را حفظ کنند در معرض خطر ابتلا به ناهنجاری ها در شرایط روحی خود قرار داشتند یا برای حفظ رابطه نزدیک با خدا تلاش می کردند.
از دیگر مشارکت کنندگان عمده روانشناسی و اسلام در قرون وسطی، می توان به محمد بن زکریای رازی، ابوعلی سینا و ابوزید البلخی اشاره کرد. محمد بن زکریای رازی یکی از اولین دانشمندانی بود که در آثارش «المنصوری» و «الحاوی» توضیحات و طرح های درمانی برای مسائل ذهنی ارائه کرده بودند اشاره کرد.
ابو علی سینا
ابو علی سینا نویسنده کتاب (قانون در طب) بود که در آن شرایطی مانند افسردگی و اختلالات جنسی مردان را شرح داد. علاوه بر این، او یکی از اولین دانشمندانی بود که ارتباط بین حالت روحی و جسمی را بیان کرد.
ابوزید البلخی
ابوزید البلخی یکی از پیچیده ترین رویکردها را برای درمان سلامت روان داشت. او ضمن ایجاد تفکر مثبت در بیمارانش، موفق شد عواملی مانند فعالیت بدنی، مسکن و تغذیه را به وضعیت روانی افراد مرتبط کند. علاوه بر این، البلخی تفاوت هایی را بین روان رنجوری و روان پریشی شناسایی کرد و روان رنجوری را به گروه های کوچک تر، یعنی وسواس، غم و افسردگی، ترس و اضطراب، و خشم و پرخاشگری طبقه بندی کرد. از این رو، یافته های او نمونه دیگری از ارتباط روانشناسی در اسلام قرون وسطی با یافته های روانشناسی مدرن است.
روانشناسی و پیامبر اکرم (ص)
درک رویکرد پیامبر اکرم (ص) به روانشناسی با مطالعه کامل زندگی و تعالیم او حاصل می شود. نمونه های فراوانی از چگونگی تجربه سختی های عاطفی پیامبر برای هر انسانی وجود دارد. مثلاً غم و اندوه و استرس و سایر مشکلات عاطفی در دوران نبوت. یکی از اپیزودهای مرلوط بهوحضرت محمد پس از درگذشت همسرش خدیجه و عمویش ابی طالب بود که غم و اندوه یک ساله را تجربه کردند. اندوه او به حدی بود که مورخان از این دوره از زندگی به عنوان «سال غم» یاد میکنند. نمونه دیگر را می توان در زندگی حضرت یعقوب مشاهده کرد که پس از فراق فرزندش دچار اندوه شدیدی شد. علاوه بر این، این احساسات منجر به از دست دادن نسبی بینایی او شد.
اثر بخشی تسبیح و تلاوت قرآن بر روی روان
علاوه بر این، تعالیم حضرت محمد(ص) به نیازهای روحی مردم کمک می کنند. به این ترتیب، دعا، تسبیح و تلاوت به کاهش اضطراب و احساس عدم اطمینان مرتبط با استرس و غم کمک می کند. همچنین مهم است که همیشه به یاد خدا باشید. روال ذکر صبح و عصر، ارتباط با خدا را تضمین می کند و به افراد کمک می کند تا با استرس کنار بیایند.
آموزش های پیامبر (ص)
توجه به این نکته ضروری است که حضرت محمد (ص) در تعالیم خود به جنبه های سلامت روان نیز اشاره کرده اند. ایشان راهنمایی هایی در مورد نحوه برخورد با مسائل مربوط به سلامت روان و رفع استرس و غم و اندوه در زندگی ارائه کرده اند. پیامبر به اصحاب خود آموخت که رنج نیز ممکن است یک برکت باشد. از این رو، افرادی که رنج می برند، مکانیسم های مقابله ای سالم برای آسیب های خود ایجاد کردند. این اجازه می دهد تا یک چارچوب شناختی مجدد از رنج به چیزی که فایده ای دارد، تبدیل شود.
ثانیاً پیامبر به اصحاب خود آموخت که عواطف خود را در آغوش بگیرند. پس از در آغوش گرفتن، فرد باید مسئولیت تنظیم احساسات خود را به شیوه ای سالم به عهده بگیرد. اگر به عادات کل نگر مانند خواب، غذا خوردن و ورزش توجه شود، می توان مدیریت احساسات را آسان تر کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله پیروان خود را تشویق می کرد که در سکوت رنج نبرند و از برادران و خواهران خود کمک و درمان طلب کنند. این توصیه ها با توصیه هایی مطابقت دارند که روانشناسان مدرن برای حفظ سلامت روان عمومی ارائه می کنند که بیش از هزار سال بعد ایجاد شد.
دکتر مالک بدری و روانشناسی اسلامی
مشارکت کنندگان عمده در دوران مدرن نیز کم نیستند. از این رو، دکتر مالک بدری را یکی از بنیانگذاران روانشناسی نوین اسلامی می دانند. او پس از دریافت تحصیلات در روانشناسی که مبتنی بر غرب بود، متوجه این گرایش شد که همه همفکرانش تمایل داشتند معنویت خود را کنار بگذارند و خود را به طور کامل وارد روانشناسی سکولار غربی کنند. از این رو دکتر بدری کار علمی خود را وقف پرداختن به موضوع ایمان اسلامی در روانشناسی مدرن کرد. حاصل آثار او کتاب «معضل روانشناسان مسلمان» در سال 1979 بود که در لندن منتشر شد. این کتاب روانشناسان مسلمان را برانگیخت تا سنت سکولار در روانشناسی را رد کنند و جنبه ایمان اسلامی را در حوزه علمی ادغام کنند.
رویکرد مقایسه
رویکرد دیگر در توسعه روانشناسی اسلامی، رویکرد مقایسه نام دارد. این روش واکنشی به توسعه رشته های دانشگاهی غرب بود. در پاسخ به آن، علمای اسلامی به دنبال یافتن زمینه های مشترک بین نظریه های غربی و منابع اسلامی بودند. با این حال، این رویکرد بینش خوبی به دست آورد ولی نه عالی که به توسعه روانشناسی بین المللی کمک کند.
در عوض، رویکرد سوم توسط اسکینر پیشنهاد شد و به عنوان جایگزینی برای رویکرد فیلتر اسلامی پیشنهاد شده توسط دکتر بدری در نظر گرفته شد. این رویکرد بر اهمیت منابع اولیه و ثانویه اسلامی که باید به عنوان پایگاه اصلی توسعه روانشناسی مستقل اسلامی عمل کند، تأکید کرد. صاحب نظران این رویکرد اصرار دارند که اصطلاحاتی مانند؛ ego، id یاsuperego را که در سنت غربی ایجاد شده اند، با اصطلاحاتی با منشأ اسلامی جایگزین کنند. بدین ترتیب مبنای نظری کاملاً اسلامی می شود و جنبه معنوی نیز به طور طبیعی در آن پیاده می شود.
گسترش روانشناس اسلامی
تلاش این مکاتب روانشناسی اسلامی زمینه را برای گسترش بیشتر فراهم کرده بود. عمدتاً محققان درگیر در فیلتر اسلامی و سایر رویکردها بر جنبه بالینی روانشناسی تمرکز داشتند. حوزه های متعددی از دانش وجود دارد که هنوز از دیدگاه اسلام باید به آنها پرداخته و تبیین شود. این حوزه ها شامل انگیزه، تعصب، نوع دوستی، سازگاری اجتماعی، اطاعت، پرخاشگری و تفکر گروهی هستند. دانشمندان مدرن روان شناسی اسلامی با تألیف نشریات، دامنه دانش را گسترش می دهند. با این وجود، تعداد کمی از مناطق غیر بالینی وجود دارد که هنوز مورد بررسی و توسعه قرار نگرفته است. جهت دیگر گسترش روانشناسی اسلامی از جنبه های معنوی آن ناشی می شود. به عنوان مثال، منطقه (تذکیه و تصووف) که به بیماری های معنوی مانند حسادت یا خشم می پردازد. اسلام به عنوان یک دین پاسخ های بسیاری برای ارائه دارد، بنابراین روانشناسی اسلامی یک حوزه پویای دانش است.
پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید: سبک زندگی سالم با افزایش هوش
نکته آخر
در پایان، روانشناسی اسلامی موضوعی پیچیده است، زیرا مشارکت کنندگان متعددی وجود دارند که میراث گسترده ای از آموزه ها را ایجاد کرده اند. با این وجود، به سختی می توان انکار کرد که دانشمندان اسلامی راه هایی برای تشخیص و درمان بیماری های روانی ایجاد کرده اند. علاوه بر این، این آموزه ها قرن ها قبل از روانشناسی مدرن انجام شده است و طرح های درمانی و تشخیص با دستورالعمل ها و علائم شناسایی شده توسط علم مدرن قابل مقایسه است. علاوه بر این، جنبه معنویت ارائه شده توسط روانشناسی اسلامی می تواند روش ها و رویکردهای درمانی جدیدی را به علم روانشناسی بیاورد.
منبع: psychologywriting.com