
اختلال دوقطبی: افسردگی و شیدایی
در مورد بیماری دو قطبی بودن این روزها انقدر صحبت می شود که خیلی ها این برچشسب یا استیگما (ننگ) را گاهی به اشتباه به خود می زنند و می گویند از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟این سوالی است که در این مقاله به آن جواب داده می شود. در نظر داشته باشید که اگر مبتلا به اختلال دو قطبی هستید، ممکن است دوره های افسردگی را منظم تر از دوره های شیدایی داشته باشید یا برعکس. بین دوره های افسردگی و شیدایی، گاهی اوقات ممکن است دوره هایی داشته باشید که خلق و خوی طبیعی دارید. توجه داشته باشید که فهمیدن این موضوع کار راحتی نیست و حالت های دو قطبی به شکل های متفاوتی خود را نشان می دهد گس با دقت این مقاله را بخوانید.
الگوها همیشه یکسان نیستند و برخی افراد ممکن است این موارد را تجربه کنند:
- دوچرخه سواری سریع: که در آن فرد مبتلا به اختلال دو قطبی به طور مکرر از مکانی بالا به پایین به سرعت حرکت می کند.
- حالت مختلط: جایی که فرد مبتلا به اختلال دو قطبی علائم افسردگی و شیدایی را با هم تجربه می کند. به عنوان مثال، بیش فعالی با خلق و خوی افسرده
اگر نوسانات خلقی شما برای مدت طولانی ادامه داشته باشد اما به اندازه کافی شدید نباشد که به عنوان اختلال دو قطبی طبقه بندی شود، ممکن است نوع خفیفی از اختلال دو قطبی به نام سیکلوتیمیا تشخیص داده شود. یعنی نه اختلال دو قطبی نوع اول را دارید که همراه با افسردگی+ شیدایی است نه نوع دوم که همرا با افسردگی+ هیپومانیا است. سیکلوتیمیا چیزی خفیف تر از این دو است. در ادامه با موارد بسیار بیشتری رو به رو می شوید که مشخص شود که بیماری دو قطبی دارید یا خیر. نکته مهم: افراد مبتلا به سیکلوتیمیا در معرض خطر ابتلا به اختلال دوقطبی کامل هستند، بنابراین مهم است که قبل از رسیدن به این مرحله از یک روانشناس کمک بگیرید. افراد در هر سنی ممکن است به سیکلوتیمیا مبتلا شوند.
زندگی با اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی یک وضعیت افراطی و طولانی مدت است. یک فرد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است نداند که در مرحله شیدایی است مرحله ای که برای اطرافیان فرد و خود فرد می تواند بسیار خطرناک باشد پس توجه داشته باشید که اختلال دو قطبی نوع اول اصلا قابل کنترل نیست و معمولا این افراد بستری می شوند. پس از پایان اپیزود، ممکن است از رفتار خود شوکه شوند. اما در آن زمان، ممکن است فکر کنند که افراد دیگر منفی یا مفید نیستند نوعی تفکر صفر و یک مانند افراد دارای شخصیت مرزی. برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، دوره های مکرر و شدیدتری نسبت به دیگران دارند. ماهیت شدید این شرایط به این معنی است که ماندن در یک شغل ممکن است دشوار باشد و روابط ممکن است تیره شود. همچنین خطر خودکشی افزایش زیادی می یابد.
در طول دوره های شیدایی و افسردگی، فرد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است احساسات عجیبی مانند دیدن، شنیدن یا بوییدن چیزهایی را که وجود ندارد مانند (توهم) را تجربه کند. آنها همچنین ممکن است چیزهایی را باور کنند که برای افراد دیگر غیر منطقی به نظر می رسد (توهم). این نوع علائم به عنوان سایکوز یا یک دوره روان پریشی شناخته می شوند. پس در حالت شیدایی در بسیاری از موارد فرد دچار توهم هم می شود.
علل اختلال دو قطبی
علت دقیق اختلال دو قطبی ناشناخته است. کارشناسان بر این باورند که تعدادی از عوامل در کنار هم احتمال ابتلای فرد به آن را افزایش میدهد. تصور می شود که این عوامل ترکیب پیچیده ای از عوامل فیزیکی، محیطی و اجتماعی هستند.
ژنتیک
تصور می شود که اختلال دو قطبی با ژنتیک مرتبط است، زیرا به نظر می رسد در برخی خانواده ها وجود دارد. اعضای خانواده یک فرد مبتلا به اختلال دو قطبی بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند. اما هیچ ژن واحدی مسئول اختلال دو قطبی نیست. در عوض، تعدادی از عوامل ژنتیکی و محیطی به عنوان محرک عمل می کنند. کسی که دارای ژن دوقطبی است تنها با وارد شدن یک استرس یا محرک می تواند شعله این اختلال را روشن کند.
محرک ها
یک موقعیت یا موقعیت استرس زا اغلب باعث بروز علائم اختلال دو قطبی می شود.
نمونه هایی از محرک های استرس زا عبارتند از:
- فروپاشی یک رابطه
- سوء استفاده فیزیکی، جنسی یا عاطفی
- مرگ یکی از اعضای نزدیک خانواده یا یکی از عزیزان
- این نوع رویدادهای تغییر دهنده زندگی می توانند در هر زمانی از زندگی فرد را دچار اپیزودهای افسردگی کنند.
اختلال دو قطبی همچنین ممکن است توسط این عوامل شکل بگیرد:
- بیماری جسمی
- اختلالات خواب
- مشکلات طاقت فرسا در زندگی روزمره، مانند مشکلات مالی، کار یا روابط
- عدم تعادل شیمیایی در مغز
- شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اختلال دو قطبی ممکن است با عدم تعادل شیمیایی یا نورترنسمیترها در مغز مرتبط باشد.
- مواد شیمیایی مسئول کنترل عملکرد مغز، انتقال دهنده های عصبی نامیده می شوند و شامل نورآدرنالین، سروتونین و دوپامین هستند.
- شواهدی وجود دارد که نشان می دهد در صورت عدم تعادل در سطوح 1 یا بیشتر انتقال دهنده عصبی، ممکن است فرد دچار برخی علائم اختلال دو قطبی شود.
به عنوان مثال، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد دوره های شیدایی ممکن است زمانی رخ دهد که سطح نورآدرنالین خیلی بالا باشد، و دوره های افسردگی ممکن است نتیجه پایین آمدن سطح نورآدرنالین باشد.
تشخیص اختلال دو قطبی
اگر روانشناس شما فکر می کند که ممکن است اختلال دو قطبی داشته باشید، معمولاً شما را به یک روان پزشک ارجاع می دهند، پزشکی که متخصص مشکلات سلامت روان است.
ارزیابی تخصصی
در قرار ملاقاتتان توسط روانشناس یا روانپزشک ارزیابی بالینی خواهید شد. دز اینجا واقعا متوجه می شوید که آیا من (از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟ یا نه) آنها از شما چندین سوال می پرسند و احتمالا تست های تشخیصی به صورت پرسش و پاسخ می گیرند. تا بفهمند آیا شما به اختلال دو قطبی مبتلا هستید یا خیر. اگر این کار را انجام دهید، آنها تصمیم خواهند گرفت که چه درمان هایی مناسب تر هستند.
پیشنهاد می کنیم این تست را بزنید: تست بسیار ارزشمند MMPI رایگان
در طول ارزیابی، از شما در مورد علائم و زمانی که برای اولین بار آنها را تجربه کرده اید، سوال می شود. روانشناس همچنین در مورد اینکه چه احساسی در زمان و در طول یک دوره شیدایی یا افسردگی دارید و اینکه آیا فکری در مورد آسیب رساندن به خود دارید می پرسد. روانپزشک یا روانشناس همچنین می خواهد در مورد سابقه پزشکی و سابقه خانوادگی شما بداند، به خصوص اینکه آیا یکی از بستگان شما اختلال دو قطبی داشته است یا خیر.
تست های دیگر
بسته به علائم، ممکن است به آزمایشاتی نیز نیاز داشته باشید تا ببینید آیا مشکل جسمی دارید، مانند کم کاری یا پرکاری تیروئید اگر اختلال دو قطبی دارید، باید به طور منظم برای بررسی سلامت جسمی و روانی خود به پزشک مراجعه کنید.
گزینه های درمانی برای اختلال دو قطبی
اگر فردی تحت درمان قرار نگیرد، دوره های شیدایی مربوط به دو قطبی می تواند بین 4 تا 7 روز طول بکشد. دوره های افسردگی ممکن است طولانی تر باشد اغلب ۶ الی ۱۲ ماه. اما با درمان موثر، اپیزودها معمولا بهبود می یابند. اکثر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی را می توان با استفاده از درمان های ترکیبی یعنی دارو درمانی و رواندرمانی مداوا کرد.
این موارد می تواند شامل یک یا چند مورد زیر باشد:
- دارویی برای جلوگیری از دوره های شیدایی و افسردگی: این داروها به عنوان تثبیت کننده های خلق شناخته می شوند و شما هر روز آنها را به صورت طولانی مدت مصرف می کنید.
- یادگیری تشخیص محرک ها و نشانه های یک دوره افسردگی یا شیدایی
- درمان روان شناختی: مانند درمان های سقراطی یا گفتار محور، که به شما کمک می کند با افسردگی مقابله کنید و توصیه هایی در مورد چگونگی بهبود روابط ارائه دهید.
- توصیه های مربوط به سبک زندگی: مانند انجام ورزش منظم، برنامه ریزی فعالیت هایی که از آن لذت می برید و به شما احساس موفقیت می دهد، و توصیه هایی در مورد بهبود رژیم غذایی و خواب بیشتر.
اکثر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می توانند بیشتر درمان خود را بدون نیاز به بستری در بیمارستان دریافت کنند. اما اگر علائم شما شدید باشد یا تحت درمان با قانون سلامت روان هستید، ممکن است به درمان بیمارستانی نیاز باشد، زیرا این خطر وجود دارد که به خود آسیب یا به دیگران صدمه بزنید. در برخی شرایط، می توانید در بیمارستان روزانه تحت درمان باشید و شب به خانه برگردید. افرادی که اختلال دو قطبی نوع 2 یا سیکلوتایمی دارند می توانند به کلینیک های روانشناسی مراجعه کنند.
داروهای اختلال دو قطبی
چندین دارو برای کمک به تثبیت نوسانات خلقی در دسترس است. این داروها معمولاً تثبیت کننده های خلق نامیده می شوند و عبارتند از:
- لیتیوم
- داروهای ضد تشنج مانند (دپاکین)
- داروهای ضد روان پریشی (پرفنازین)
نکته: اگر قبلاً داروی اختلال دو قطبی مصرف می کردید و دچار افسردگی شدید، پزشک شما دوز صحیح مصرف را بررسی می کند. دوره های افسردگی در اختلال دو قطبی کمی متفاوت درمان می شوند، زیرا مصرف داروهای ضد افسردگی به تنهایی ممکن است منجر به عود بیماری شود. اکثر دستورالعمل ها نشان می دهند که افسردگی در اختلال دو قطبی را می توان فقط با یک تثبیت کننده خلق و خو درمان کرد. اما داروهای ضد افسردگی معمولا در کنار یک تثبیت کننده خلق و خو یا ضد روان پریشی استفاده می شوند
از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟
حالا دیگر فهمیدید که اختلال دو قطبی دارید یا نه اما یک نکته بسیار مهم دیگر شناختن محرک ها است. وقتی مبتلا به اختلال دو قطبی هستید، می توانید یاد بگیرید که علائم هشدار دهنده یک دوره شیدایی یا افسردگی آن را خودتان زود تر تشخیص دهید. یک درمانگر یا روانشناس میتواند به شما کمک کند تا علائم شروع دوره های خود را شناسایی کنید.
روان درمانی
برخی از افراد درمان روان شناختی را زمانی مفید می دانند که در کنار دارو در بین دوره های شیدایی یا افسردگی استفاده شود.
این ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- آموزش روانی: برای کسب اطلاعات بیشتر درباره اختلال دو قطبی
- درمان شناختی رفتاری (CBT) - این روش برای درمان افسردگی بسیار مفید است
- خانواده درمانی: نوعی از گفتار درمانی یا زوج درمانی که بر روابط خانوادگی (مانند ازدواج) تمرکز می کند و همه افراد خانواده یا رابطه را تشویق می کند تا برای بهبود سلامت روان با هم همکاری کنند. زوج ها می توانند در شناسایی شروع یک محرک به همسر و روانشناس مربوطه هشدار دهند.
اگرچه معمولاً بایپولار یک بیماری طولانی مدت است، اما درمان های مؤثر اختلال دو قطبی، همراه با تکنیک های خودیاری، می تواند تأثیر آن را بر زندگی روزمره شما محدود کند. پس این 6 مورد را فراموش نکنید:
- فعال بمانید و خوب غذا بخورید
- خوب غذا خوردن و تناسب اندام می تواند به کاهش علائم اختلال دو قطبی، به ویژه علائم افسردگی کمک کند.
- ممکن است درمانگر به شما برنامه ای بدهد که روی آن تمرکز کنید و یک روال منظم را ارائه دهید، که بسیار مهم است.
- یک رژیم غذایی سالم، همراه با ورزش، ممکن است به محدود کردن افزایش وزن نیز کمک کند، که یکی از عوارض جانبی رایج درمان های پزشکی برای اختلال دو قطبی است.
- برخی از درمان ها همچنین خطر ابتلا به دیابت را افزایش می دهند یا بیماری را در افرادی که قبلاً به آن مبتلا هستند، بدتر می کنند.
- حفظ وزن سالم و ورزش راه مهمی برای محدود کردن این خطر است.
6 نشانه مرحله شیدایی کدامند؟
- احساس فوق العاده بالا یا سرخوشی مانند فردی که کوکایین استفاده کرده باشد.
- توهمات مربوط به خود مهم بودن یا خودبزرگبینی
- سطح بالایی از خلاقیت، انرژی و فعالیت در طول یک هفته
- خواب بسیار کم مشود یا بی خوابی
- اشتهای ضعیف و کاهش محسوس وزن
- مسابقه افکار، تند گفتاری یا تند صحبت کردن، صحبت کردن بر دیگران انجام کارهای خطر ناک دیگر مانند رانندگی پر خطر، رفتار جنسی پر خطر یا قمار کردن پر ریسک.
آیا من دچار شیدایی هستم یا فقط خوشحالم؟
با این حال، تفاوت های مهمی بین شیدایی و احساس خوشحالی شدید واقعی وجود دارد. آن ویژگی های کلیدی شیدایی یا هیپومانیا شامل تفکر سریع یا آشفته، رفتار تکانشی یا مخاطره آمیز و تحریک پذیری یا عدم تحمل هر گونه اختلاف نظر یا ناراحتی است. اما خوشحالی زیاد معمولا بعد از به دست آوردن یک پاداش به دست می آید مانند قهرمانی در المپیک یا قهرمانی در بازی های فوتبال چه برای بازیکنان چه برای طرفداران آن تیم.
آیا من دوقطبی هستم یا فقط بدخلقم؟
تفاوت بین اختلال دوقطبی و نوسانات خلقی چیست؟ افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً فراز و نشیب هایی را تجربه می کنند که بیشتر از نوسانات خلقی معمولی طول می کشد که به علائم آن اشاره کردیم و به طور قابل توجهی در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد می کند. اما در بسیاری از افراد هر از گاهی تغییرات خلقی ایجاد می شود که در خانمها در بسیاری از موارد می تواند با PMS، تغییرات هورمونی یا خیلی از موارد دیگر در ارتباط باشد و در آقایان هم با عوامل محیطی یا خیای از چیزهای دیگر ارتباط پیدا می کند. اینجا است که افرادی که مدیریت خشم یا مدیریت هیجانات را به درستی بلد نیستند برچسب دو قطبی به آنها زده می شود در صورتی که یک فرد دارای اختلال دو قطبی نوع یک به راحتی در هر جایی نمی تواند کار کند.
دوقطبی از چه سنی شروع می شود؟
سن شروع اختلال دوقطبی نوع یک (BPD) معمولاً 12 تا 24 سال است، در بین بیماران مبتلا به BPD نوع 2 افراد مسن تر و در اختلال افسردگی اساسی تک قطبی باز هم سن بالاتر می رود. سن شروع گزارش شده احتمالاً بر اساس روش های تعیین، و احتمالاً در بین کشورها و فرهنگ های مختلف متفاوت است.
آیا من دوقطبی به دنیا آمدم؟
اختلال دوقطبی اغلب ارثی است و عوامل ژنتیکی تقریباً 80% از علت این بیماری را تشکیل میدهند. اختلال دوقطبی محتمل ترین اختلال روانپزشکی است که از خانواده منتقل می شود. اگر یکی از والدین مبتلا به اختلال دوقطبی باشد، 10 درصد احتمال دارد که فرزندشان به این بیماری مبتلا شود. اگر هر دو از یک خانواده باشند احتمال به دنیا آوردن یک فرزند دو قطبی را بسیار بیشتر می کنند.
هنر درمانی برای اختلال دو قطبی
هنر درمانی اختلال دو قطبی می تواند راهی مفید برای ارائه درمان علائم دو قطبی و موارد مرتبط با سایر اختلالات خلقی باشد. این رویکرد درمانی باعث ایجاد اتحاد و درک درمانی قوی بین بیمار و درمانگر می شود و در عین حال به روند درمان کمک می کند و به طور بالقوه اعتماد به نفس و توانایی توسعه مهارت های اجتماعی را بهبود می بخشد. هنر ممکن است تأثیر قدرتمندی در ارتقای حالات خلقی پایدار بیماران دو قطبی داشته باشد و برای افرادی که به دنبال روش هایی برای حفظ خلق و خوی پایدار و اجتناب از تغییرات شدید هستند، مفید باشد.
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است از روش بیان خلاقانه نیز به عنوان شیوه ای منحصر به فرد برای کنترل علائم خود استفاده کنند. آثار هنری می توانند به آن ها کمک کنند تا حالات ذهنی خود را درک کنند و محرک های بالقوه ای را شناسایی کنند که می توانند باعث تغییرات خلقی و رفتاری شوند. این درمان ممکن است زمانی مفید باشد که فرد بعداً به آنچه که ایجاد کرده است نگاه کند. ممکن است بتوانند در مورد الگوهای بالقوه، درک و خود بینشی به دست آورند تا برنامه ای برای مدیریت محرک ها در آینده ایجاد کنند. هنر ممکن است تأثیر قدرتمندی در ارتقای حالات خلقی پایدار بیماران دو قطبی داشته باشد و برای افرادی که به دنبال روش هایی برای حفظ خلق و خوی پایدار و اجتناب از تغییرات شدید هستند، مفید باشد.
منبع: nhs.uk
من پسرجوانی دارم که تصور میکنم درگیر این اختلال شده چون خیلی عجیب شده رفتارها و کارهاش ممنون میشم راهنماییمون کنید برای درمان البته فکرنمیکنم بپذیره که مراجعه کنه میشه کمک کنید که چطور میشه مجابش کرد؟